در دومین اپیزود از پادکست الک رفتیم سراغ موضوع پیچیدهی خیانت. خیانت هیچوقت با یک بوسه شروع نمیشود؛ با یک لحظهی کوچکِ بیصدا آغاز میشود. همان لحظههای کشدار و مبهمی که وونگ کاروای در در حال و هوای عشق ثبت میکند—لحظههایی که حتی خودت نمیفهمی کِی مرزها شروع به عقبنشینی کردند. همانطور که برگمان در صحنههایی از یک ازدواج نشان میدهد، خیانت محصول یک رابطهٔ «بد» نیست؛ محصول یک رابطهٔ بیحرف است. جایی که سالها سکوت جمع میشود، کلمهها در گلو میمانند، و دو نفر بیآنکه بدانند دارند از هم بهسمت ناپدیدشدن آرام حرکت میکنند. نسخهٔ مدرنتر این ماجرا را میشود در سریال Couple Therapy دید: جایی که آدمها نمیآیند بگویند «عاشق یکی دیگه شدم»؛ میآیند بگویند «نمیدونم چی شد». و دردناکترین بخشش همین است: اغلب خود فردِ خیانتکننده هم درک دقیقی از نقطهٔ آغاز ندارد.این همان چیزی است که استر پرل در The State of Affairs میگوید: خیانت همیشه دربارهٔ رابطه نیست—گاهی دربارهٔ خود فرد است. دربارهٔ «آن کسی که میخواستم باشم ولی نیستم».در The Affair هم ما داستان را از دو زاویه میبینیم؛ و همین نکته مهم است. هر خیانتی دو روایت دارد: روایت او، و روایت دیگری که او هرگز اعتراف نمیکند. حقیقت این روابط هیچوقت خطی نیست؛ همیشه تکهتکه است. مثل آینهای شکسته که هر تکهاش یک تصویر متفاوت نشان میدهد.در داستان ازدواج هم خیانت خودش را به شکل یک «پارگی آرام» نشان میدهد. دردی که وقتی روی میز میآید، دیگر خیلی دیر است. خیانت همیشه نشانهٔ آخر نیست؛ گاهی خودش نتیجهٔ دهها نشانهٔ قبلی است که نادیده گرفته شدهاند.شرلی گلس در Not “Just Friends” یک جملهٔ کلیدی دارد: «خیانت زمانی شروع میشود که شما یک نفر سوم را وارد دنیایی کنید که قرار بود فقط مخصوص شما و شریکتان باشد.»نه با سکس. با پیامها. با صحبتهایی که «لازم نبود» بگویی. با پنهانکاریهای کوچک. با لبخندهایی که زیادی طول کشیدند.جنیس آبرامز اسپرینگ در After the Affair میگوید بعد از آشکار شدن خیانت، رابطه میتواند ویران شود یا متحول. ولی هر دو مسیر یک درد مشترک دارد: درک اینکه آنکسی که فکر میکردی هستی، دیگر نیستی.مهم این است که بفهمیم همانطور که میرا کرشنبام در When Good People Have Affairs مینویسد:خیانت همیشه کار «آدمهای بد» نیست.آدمهای معمولی با احساسات پیچیده، نیازهای حلنشده، فقدانها، و ترسها هم خیانت میکنند.و فرانک پیتمن در Private Lies یک حقیقت تلخ اما ضروری را میگوید: خیانت همیشه دروغ است اما هر دروغی یک حقیقت دردناک را دربارهٔ رابطه آشکار میکند.و بعد میرسیم به تریسی شون، که برخلاف بقیه، کمتر در لایههای فلسفی و روانکاوی شنا میکند و بیشتر به دردِ عصبانی و عریان آدمی میپردازد که «زمین زیر پاش کشیده شده». او میگوید خیانت مثل شلیک نیست؛ مثل مین است: تو روی آن قدم میگذاری، اما کسی دیگر سالها پیش埋ش کرده بود. خیانت یک «اتفاق» نیست. یک فرآیند است. با کمبودها شروع میشود، با سکوت ادامه پیدا میکند، با انکار تقویت میشود، و با یک انتخاب کوچک، گاهی به کوچکیِ یک پیام ساده—به نقطهٔ بیبازگشت میرسد.صداهای این اپیزود به ترتیب حضور: افروز نصرالهنژاد، ساراه اسماعیلپور، سمیه رمضاننیا، بهزاد ...
Show More
Show Less